۱۳۸۷ فروردین ۲۹, پنجشنبه

شعری از فضالله ایرجی

ای اختر تابان ما، تابیده ای بر جان ما
ای ماه نور افشان ما، یکدم برآ بر بام ما
ای دیدۀ خونبار ما، قصدت هلاک جان ما
ای قلب خام خام ما، آتش زدی بر جان ما
ای ساربان اشتران، یکدم هدی یکجا مقام
چون شمر ذی الجوشن شدی، ای راحت و درمان ما
راحت کجا درمان کجا، مقصود را گم کرده ام
ای بخت بد خاکت بسر، خسبیده ای بر مان ما

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام فقط میتوانم بگویم:"آنچه از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند"بسیار زیبا بود.بی صبرانه منتظر سروده های دیگر شما هستم.با آرزوی موفقیت